سفارش کتاب گزیده اشعار مجید شاکری حسین آباد

چهارپاره و غزل

منوي اصلي
صفحه اصلي
پروفايل مدير
عناوين وبلاگ
آرشيو وبلاگ
پست الكترونيكي

درباره وبلاگ
چهارپاره غزل مثنوی
آرشيو
فروردين 1396
ارديبهشت 1394
آذر 1393
آذر 1392
مرداد 1392
تير 1392
ارديبهشت 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
آبان 1391
فروردين 1391
نويسندگان
مجیدشاکری حسین آباد
کد هاي جاوا


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 67
بازدید دیروز : 131
بازدید هفته : 212
بازدید ماه : 198
بازدید کل : 1151264
تعداد مطالب : 30
تعداد نظرات : 384
تعداد آنلاین : 1

مسابقه  <-CategoryName-> 

دوستان گرامی جهت شرکت در جشنواره با ایمیل یا تلفن همراه آقای شاکری تماس بگیرید

و از نظر گذاشتن در مورد جشنواره خودداری نمایید

majid.shakeri60@gmail.com

09216358528


+ نوشته شده در دو شنبه 21 ارديبهشت 1398برچسب:,ساعت 21:19 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
درخت آرزو  <-CategoryName-> 

باز باران میزند بر پنجره
خنده با لبهای من بیگانه شد
در جوانی مرد رویاهای من
دودشد،آتش شد و ویرانه شد

آرزویی داشتم در کودکی
حس کنم دستی به روی شانه ام
ای دریغا گفت بر من روزگار
غصه ها شمع است ومن پروانه ام

روزها طی شد،میان سینه بود
درجوانی،آرزوی دیگری
عشق دریایی پر از آرامش است
لذت مردن، برای دلبری

عشق با من گفت ای مرد جوان
بازگوکن نام خود را، کیستی
عشق در عصر کنونی پول توست
لایق عشق و محبت نیستی

تک درخت آرزوها خشک شد
آرزوی آخر من مرگ بود
بردرخت آرمانهای محال
آرزوی مردنم، تک برگ بود

خسته از دنیا و از این غصه ها
روح من آماده ی پرواز شد
تا که شد مردن برایم آرزو
مرگ هم اسطوره ای از ناز شد


+ نوشته شده در دو شنبه 3 آذر 1393برچسب:,ساعت 21:31 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
طناب  <-CategoryName-> 

کوه گردی یک شب تاریک وتار
درمیان  رشته کوهی بی کران
ناگهان لغزید پایش روی سنگ
شدمعلق در زمین و آسمان



ادامه مطلب

+ نوشته شده در دو شنبه 4 آذر 1392برچسب:اشعارداستانی,شعرداستانی,اشعارپندآموز,شعرآموز,ساعت 21:46 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
مصاحبه مجید شاکری و صفورایالوردی با باشگاه خبرنگاران  <-CategoryName-> 

امروزقلم شاعران دلسوز و خلاق ناجی شعر پارسی است

یک شاعر معاصر گفت:در شرایط کنونی تنها شاعرانی که دلسوزانه و خلاقانه قلم فرسایی میکنند را ناجی شعر پارسی در ایران زمین دانست.مجیدشاکری که نخستین کتاب شعرش تحت عنوان {گزیده اشعار مجیدشاکری حسین آباد}



ادامه مطلب

+ نوشته شده در پنج شنبه 23 آبان 1398برچسب:مجید شاکری,صفورایالوردی,ساعت 11:37 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
تن خسته  <-CategoryName-> 

مانده ام در قفس کهنه و پوشالی خویش


مثل مرغی شده ام در غم تنهایی اسیر


روح من دشت جنون است و اسیر تن سرد


در دلم نیست بجز خاک و بیابان و کویر



ادامه مطلب

+ نوشته شده در سه شنبه 15 مرداد 1392برچسب:شعرغمگین,اشعارغمگین,شعرناامیدی,شعرسیاه,اشعارسیاه,ساعت 15:53 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
سفارش کتاب گزیده اشعار مجید شاکری حسین آباد  <-CategoryName-> 

برای خرید این کتاب به صورت زیر عمل کنید ...

 



ادامه مطلب

+ نوشته شده در سه شنبه 1 مرداد 1390برچسب:خریدکتاب مجیدشاکری حسین آباد,خریدکتاب,سفارش کتاب,سفارش کتاب مجیدشاکری حسین آباد,خریدکتاب شعر,سفارش کتاب شعر,ساعت 21:1 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
سراب  <-CategoryName-> 


عاشقی مثل سرابی بود و بس

 

شادیم مانند خوابی بود و بس

 

 

سرنوشتم رنگ غم بر چهره داشت

 

زندگی رنج و عذابی بود و بس

 


ادامه مطلب

+ نوشته شده در شنبه 29 تير 1392برچسب:اشعارعاشقانه غمگین,شعرعاشقانه غمگین,غزل عاشقانه,غزل عاشقانه غمگین,شعرعاشقانه,اشعارعاشقانه,ساعت 20:27 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
  <-CategoryName-> 

این وب سایت توسط مصطفی بلالی هدایت آباد بروز میشود


+ نوشته شده در پنج شنبه 11 اسفند 1398برچسب:,ساعت 19:36 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
خداحافظ مادر3  <-CategoryName-> 

بار دیگر قلبم از دنیا گرفت
 
خانه ام تاریک و چشمانم تر است
 
گشته ام دلتنگ لالایی او
 
قلب غمگینم سرای مادر است
 


ادامه مطلب

+ نوشته شده در شنبه 15 فروردين 1392برچسب:شعردرمورد مرگ مادر,شعربرای مادر,شعر درباره مرگ مادر,شعر برای یاد مادر,شعربرای مادر ازدست رفته,اشعارغمگینشعربرای فوت مادر,ساعت 6:44 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
نارفیق  <-CategoryName-> 

 

 خسته از دست غریب وآشنا


 در میان این شب تاریک و سرد


 مانده ام تنها کنار پنجره

 

 سینه ام لبریز از اندوه و درد

 

 

 



ادامه مطلب

+ نوشته شده در چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:شعر درباره نامردی,شعردر مورد نامردی,شعری برای نارفیق,شعر درمورد نارفیق,شعربرای نارفیق,ساعت 21:33 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
حکایت تهمت ناروا  <-CategoryName-> 

 

 

 خارج از ده میان کوهستان

 

 صخره ها بود و سنگ بسیاری

 

 یک طرف خانه ی زنی عابد

 

 یک طرف هم زن زناکاری

 



ادامه مطلب

+ نوشته شده در دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:شعر در مورد تهمت,شعرداستانی,شعر زن زناکار,ساعت 6:51 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
عمر بی حاصل  <-CategoryName-> 

 عمربی حاصل


این جهان مثل قفس گشته در اندیشه ی من
روحم آزرده و درمانده میان بدنم
در تولد شده محکوم و ندانم که چرا
جرم من چیست که دنیا شده زندانِ تنم

 


ادامه مطلب

+ نوشته شده در چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:شعرغمگین,اشعار غمگین,شعرناامیدی,اشعار غمناک,شعرسیاه,اشعارناامیدی,ساعت 1:16 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
حکایت زن زناکارو سگ باوفا  <-CategoryName-> 

 خارج از ده به دشت سرسبزی

باغ بود و درخت بسیاری
صاحبش یک جوان زیبا رو
مونس او سگ وفاداری
 


ادامه مطلب

+ نوشته شده در سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:اشعار داستانی,شعرداستانی,ساعت 18:50 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
امواج غم  <-CategoryName-> 

عاقبت روزی ز دنیا میروم


بی کس و تنهای تنها میروم

یا کفن بر تن کنم صبح سحر


یا شبی مانند یلدا میروم




ادامه مطلب

+ نوشته شده در دو شنبه 30 بهمن 1391برچسب:شعردرمورد مرگ,اشعار برای مرگ,شعر برای مرگ,شعر غمگین,اشعارغمگین,ساعت 9:42 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
متن مصاحبه با نشریه کوثرانه  <-CategoryName-> 

 اشاره:
این جمله رامدیرسایت شعریک میگوید:ماهانه بیش ازچهارهزارنفرفایل نشریه کوثرانه را درفضای مجازی مطالعه می کنند.
 
هنرمندان وشاعران فرهیخته این سایت ادبی،بیش از ۶ماه است که همکاری خوبی رابا عوامل نشریه کوثرانه آغازکرده اندواینک فرصت خوبی است تاضمن یک گپ وگفت صیمی با مجیدشاکری مدیرسایت شعریک،بهتر درجریان فعالیت این نشریه درفضای مجازی قراربگیریم.



ادامه مطلب

+ نوشته شده در سه شنبه 2 آبان 1389برچسب:نشریه کوثرانه,ساعت 17:5 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
متن مصاحبه با نشریه آستان قدس  <-CategoryName-> 

 


به نام خدا مصاحبه با مجید شاکری حسین آباد مورخ 4/2/91 اشاره: امروز به سراغ مجید شاکری حسین آبادآمدیم.او که مدت یک سال بیشتر نیست که در جرگه شاعران کشور قرارگرفته توانسته گوی سبقت را از بسیاری شاعران زبده برباید.این شاعر که فعالیت خود را مدت کمی است که آغاز کرده اکنون یکی از شاعران برجسته و متعهد کشور است که شاخصه منحصر به فرد وی سرودن شعر در فاصله زمانی 20 تا30 دقیقه می باشد .گفتگوی صمیمی ما را با مجیدشاکری هنرمند فرهیخته شهرمان بخوانید . 



ادامه مطلب

+ نوشته شده در سه شنبه 2 آبان 1398برچسب:معصومه کدخدا,ساعت 16:48 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
روداشک  <-CategoryName-> 

 خسته ام از گذر ثانیه ها


زندگی میکنم از ناچاری


خسته از شهر غبار آلودم


خسته از روز و شب تکراری

 

 



ادامه مطلب

+ نوشته شده در سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:شعرغمگین,اشعارغمگین,شعری برای مرگ,اشعار برای مرگ,اشعار درمورد مرگ,شعری در باره مرگ,اشعارغمگین و زیبا,اشعارغمگین و خیلی زیبا,اشعار خیلی غمگین,شعری برای افسردگی,اشعارسیاه,اشعارناامیدی,غمنامه,ساعت 16:42 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
غمنامه  <-CategoryName-> 

 خانه ام سرد و اتاقم تاریک


پشت این پنجره ماتم زده ام


شعرهایم شده غم نامه ی اشک


قصه ی تلخ دل غم زده ام

    



ادامه مطلب

+ نوشته شده در سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:شعرغمگین,اشعارغمگین,شعری برای مرگ,اشعار برای مرگ,اشعار درمورد مرگ,شعری در باره مرگ,اشعارغمگین و زیبا,اشعارغمگین و خیلی زیبا,اشعار خیلی غمگین,شعری برای افسردگی,اشعارسیاه,اشعارناامیدی,غمنامه,ساعت 16:35 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
طلب مرگ  <-CategoryName-> 

 صورتم زرد است وقلبم خون شده


شاخه ای خشکم کجاست آن برگ من


از اجل منت کشیدم روز و شب


تا که نازل گردد امشب مرگ من


بارالاها درد و ماتم تا کجا؟


پشت من از ضربه ی غمها شکست


قایق شادی در این دریای درد


زیر موج سخت ماتمها شکست


بارالاها من چه ظلمی کرده ام


سرنوشتم رنگ بدبختی گرفت؟


یا بگو بر من گناهانم چه بود


طالعم را غصه و سختی گرفت؟


آمدن در این جهان فانیت


میل من یا انتخاب من نبود


در دعا میخواهم از عمق وجود


مرگ خود را با تمام تار و پود


من اگر در نطفه مدفون میشدم


این جهان رنگ سیاهی میگرفت؟


یا جهنم غرق در گلهای سرخ؟


یا بهشتت را تباهی میگرفت؟



پس دلیلت را بگو بر من خدا


من شدم سرگرمیِ روز و شبت؟


لذتی دارد که زجرم میدهی؟


یا شدم کافر به دین و مذهبت؟


خسته ام دیگر از این ماتم سرا


خسته ام، مردن برایم آرزوست


سهم من همیشه از الطاف تو


رود اشک و درد و بغضی در گلوست


منتظر هستم بیا در خانه ام


ای اجل ای مونسِ شیرین من


تا که پایان آید این رنج و عذاب


مردنم شاید شود تسکین من

 

شعر از دفتر اشعار مجید شاکری حسین آباد


+ نوشته شده در سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:شعرغمگین,اشعارغمگین,شعری برای مرگ,اشعار برای مرگ,اشعار درمورد مرگ,شعری در باره مرگ,اشعارغمگین و زیبا,اشعارغمگین و خیلی زیبا,اشعار خیلی غمگین,شعری برای افسردگی,اشعارسیاه,اشعارناامیدی,غمنامه,ساعت 16:26 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
خداحافظ مادر2  <-CategoryName-> 

 نیمه شب طی شد به هنگام سحر


یاد او آمد دوباره در سرم


نغمه ی لالاییِ شیرین او


خاطرات و یاد عشقِ مادرم
 
 


عطر مادر پر شده در خانه ام


مهد غمها آن رفیق بی کلک


او که وصف عشقِ بی آلایشش


میرود از خانه تا اوج فلک



با غم و با غصه ها هم بسترم


از همان روزی که مادر پرکشید


کوه غمها شد هم آغوش دلم


قلب من مینای ماتم را چشید



یاد آغوش پر از آرامشش


تا ابد تسکین غمهای من است


آن نوازشها و مهر مادرم


کعبه ی عشق است و رویای من است



مادرم با رفتنت پشتم شکست


رفتی و دیگر ندارم یاوری


لانه دارد در دلم دردی بزرگ


درد سخت و غصه ی بی مادری

 

 

 

 

شعر از دفتر اشعار مجید شاکری حسین آباد               


+ نوشته شده در سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:شعری برای مادر از دست رفته,شعربرای مرگ مادر,شعر برای مادر از دست رفته,اشعار به مناسبت مرگ مادر,ساعت 16:22 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
کفن حلال{طنز}  <-CategoryName-> 

 سارقی پست و شرور و حقه باز


روزگاری در دل ایران زمین


غارت اموال مردم شغل او


مثل گرگی بود و شبها در کمین

 

 



خانه و اموال او مال حرام


مادرش ناراضی از کردار او


اشک و خون در قلب مادر لانه داشت


از مرام و کرده و رفتار او



هفته ها طی میشد و روزی رسید


مادرش بیماری سختی گرفت


شد گرفتار و اسیر چنگ مرگ


سرنوشتش رنگ بدبختی گرفت



او پسر را نزد خود آورد و گفت


گر چه بودم با تو درجاه و جلال


عمر باطل رفت و در هنگام مرگ


یک کفن میخواهم از پول حلال



ای پسر این آرزوی آخر است


یک کفن با کار و با سعی و تلاش


قسمتی از دین مادر را بده


شیشه ی عطری به روی آن بپاش



در جوابش آن پسر با گریه گفت


مادرم از مرگ و از رفتن نگو


آرزوی آخرت بر تخم چشم


هرگز از درد و غم و شیون نگو



صبح فردا میرم بازار شهر


یک کفن آغشته بر عطر گلاب


تا بپوشانی تنت صد ساله بعد


تا قیامت ، وقت تاوان و حساب



روز بعد آمد پسروقت غروب


رو به مادر کرده و با خنده گفت


یک کفن آورده ام ابریشمی


هم حلالست این کفن هم اینکه مفت



تا که مادر حرف فرزندش شنید


بُهت سنگینی به چشمانش نشست


از پسر پرسید اگر باشد حلال


پس چگونه رایگان آمد به دست



هم حلالست هم که مجانی و مفت


پس بگو بر من چطور این ممکن است


با تبسم گفت پسر، ای مادرم


مرد بزازی در اینجا ساکن است



در اتاقش صد کفن بر روی هم


گشتم و کردم یکی را انتخاب


گفتم ای مردک بده این را به من


مبلغش را هم نگردان احتساب



غیر از این یک کار دیگر هم بکن


این کفن پوشش برای مادر است


پس بگواز جان و دل باشد حلال


چون لباس روز سخت محشر است


حرف من آن لحظه تا پایان گرفت



ناگهان دیدم که آن بزاز پست


خنده ها کرد و دل خود را گرفت


خم شد و در گوشه ی دالان نشست



روز بد چشمت نبیند مادرم


دست و پایش را زدم بر میخ داغ


بستم او را با طناب محکمی


بر درخت بید مجنون کنج باغ



بالگد بر صورت و فکش زدم


از عذاب و رنج و از درد و ملال


رفتم از باغش ولی او تا غروب


نعره میزد از ته قلبش حلال لللللل

 

 

 

 

شعر از دفتر اشعار مجید شاکری حسین آباد             


+ نوشته شده در سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:شعر داستانی معاصر,اشعارداستانی معاصر,شعرطنز,ساعت 14:57 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
امامرضا{ع}  <-CategoryName-> 

 دل پر از غم گشته در این نیمه شب


جسم من گویی به حال انقضاست


در سرم حال و هوای مشهد است


روح من محتاج دیدار رضاست

 

 



من فدای غربتت شاه غریب


عطر یاس و زنیق و شب بو تویی


یاور مستضعفین و بی کسان


خوان نعمت ، ضامن آهو تویی



عکس شیر از قدرت اعجاز تو


واقعی شد از وجودت جان گرفت


نعره ای زد شیر نقاشی شده


آمد و با اذن تو فرمان گرفت



کاش من هم یک کبوتر میشدم


میگشودم پر به روی گنبدت


حسرتی دارم به قلبم ای رضا


خادمی باشم میان مرقدت



هر زمان قلبم از این دنیا گرفت


کعبه ای و محرم رازی رضا


تو شفابخش دلِ غم دیده ای


در خراسان مهد اعجازی رضا



یا امام هشتم ای شاه غریب


مونسم در عالم فانی تویی


شیعه قلبش میتپد از عشق تو


کعبه ی ایران و ایرانی تویی

 

 

 

 

شعر از دفتر اشعار مجید شاکری حسین آباد               


+ نوشته شده در سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:شعر برای امام رضا,اشعار در مورد امام رضا,شعری برای امام هشتم,ساعت 14:48 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
مرد با ابهت{طنز}  <-CategoryName-> 

 {اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا}


نهایت میدهم بر او کتاب طنز ملا را



اگر حتی به رویا ها من آن شاه جهان بودم


نمیدادم به دلدارم سمرقند و بخارا را

 



ادامه مطلب

+ نوشته شده در سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:ترک شیرازی,حافظ,شعرطنز,اشعارطنز,ساعت 16:25 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
لحظه ی خاموشی  <-CategoryName-> 

 عاقبت در یک شب تاریک سرد


عمر بی حاصل به پایان میرسد


روح من پر میکشد در آسمان


فصل خاموشی چه آسان میرسد

 

        



ادامه مطلب

+ نوشته شده در دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:شعرغمگین,اشعارغمگین,شعری برای مرگ,اشعار برای مرگ,اشعار درمورد مرگ,شعری در باره مرگ,اشعارغمگین و زیبا,اشعارغمگین و خیلی زیبا,اشعار خیلی غمگین,شعری برای افسردگی,اشعارسیاه,اشعارناامیدی,غمنامه,ساعت 15:26 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
شعری به مناسبت روز پدر{تقدیم به صدف عزیز}  <-CategoryName-> 

 میان شب مهِ تابان پدر بود


برای غصه ها درمان پدربود



ترک بر روی انگشتش فراوان


برای لقمه های نان پدربود

     

 



ادامه مطلب

+ نوشته شده در دو شنبه 2 آبان 1391برچسب:شعری به مناسبت روز پدر,شعر برای روز پدر,شعر برای پدر,اشعار در مورد پدر,اشعاردر مورد روز پدر,ساعت 16:40 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
قصه ی ماتم  <-CategoryName-> 

 اگر قصه از ماتمم گفته ام


اگرمثل گلبرگ ِ پژمرده ام



از این سرنوشت سیاه خودم


همیشه فقط خون دل خورده ام

 

 



نه مردم ز دستم به تنگ آمدند


نه موری در این عالم آزرده ام



ندانستم هرگز گناهم چه بود


که اکنون چنین پیر و سرخورده ام



همه آرزوهای آینده مُرد


به تابوت ذهنم چه خوش خفته ام



نبین چهره ام را جوان است و شاد


ولی در دلم پیر افسرده ام



 

 

شعر از دفتر اشعار مجید شاکری حسین آباد    


 


+ نوشته شده در دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:شعر غمگین,اشعارغمگین,اشعارغمگین و زیبا,اشعارغمگین و خیلی زیبا,اشعار خیلی غمگین,شعری برای افسردگی,اشعارسیاه,اشعارناامیدی,غمنامه,ساعت 15:11 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
خداحافظ مادر1  <-CategoryName-> 

 شده خاموش چراغ خانه


خنده هایم به لبم خشکیده


همه جا غرق سکوت است امشب


عطر مادر همه جا پیچیده
 
 



مونسم گریه شده ازآن روز


این وفا نیست که تنها رفتی


اشک من را تو ندیدی انگار


پر کشیدی و از اینجا رفتی



تک و تنها شده ام کنج اتاق


کوه غمها شده هم آغوشم


باز برگرد و تو لالایی را


تا سحر زمزمه کن در گوشم



مادر ای کاش خودت میدیدی


کنج خانه پسرت غمگین است


مادرم، کاش تو میدانستی


این غم و درد چقدر سنگین است



آمدم باز به چشمی پر خون


بر مزارت همه شب میشینم


این چه دردیست نمیدانم من


هق هق و اشک شده تسکینم



بعد تو پوچ شد این ثانیه ها


غم سختیست جدایی مادر


سنگ قبرت شده خیس از اشکم


من یتیمم تو کجایی مادر



همه شب منتظر مرگ شدم


از غم بی کسی و بدبختی


مادرم کاش تو میدانستی


بعد تو مرده گل خوشبختی



نیمه شب رفت وسحر آمده باز


پرِ درد است وجودم مادر


میسپارم به خداوند تو را


تا شب بعد و غروبی دیگر


 

شعر از دفتر اشعار مجید شاکری حسین آباد              


+ نوشته شده در دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:شعری برای مادر از دست رفته,شعربرای مرگ مادر,شعر برای مادر از دست رفته,اشعار به مناسبت مرگ مادر,ساعت 15:7 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
شعری به مناسبت روز معلم  <-CategoryName-> 

 شمع شبهای جهل و نادانی


رهنمای جاودان معلم بود

 


مظهر علم و دانش آموزی


همدم مهربان معلم بود

 



ادامه مطلب

+ نوشته شده در دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:شعر در مورد روز معلم,شعری برای روز معلم,اشعار در مورد روزمعلم,شعربرای روز معلم,شعری به مناسبت روز معلم,ساعت 15:3 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
خیانت  <-CategoryName-> 

 بی وفایی مرضی مهلک و بی درمان است


خنجر دوست به پشتُ ، دل من مهمان است



اشک چشمم خبر از غصه ی قلبم دارد


قطره‌هایش مَثَل ِ زمزمه ی باران است

 



ادامه مطلب

+ نوشته شده در دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:شعری در مورد خیانت,شعر در مورد خیانت,اشعاری در مورد خیانت,شعری در مورد بی وفایی,ساعت 14:59 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
نارفیق  <-CategoryName-> 

باز این قلم در دست من آید، به شکوایی دگر


باز آن طنین ناله‌ها آید به آوایی دگر



از نارفیقان خسته ام چون مرغکی پر بسته ام


در سر امید یکدلی دارم ز فردایی دگر

 

              



ادامه مطلب

+ نوشته شده در دو شنبه 1 آبان 1391برچسب:شعردر مورد نارفیق,شعر برای نارفیق,اشعار در مورد نارفیق,شعر برای دوست نامرد,ساعت 14:54 توسط مجیدشاکری حسین آباد |
مطالب پيشين
» مسابقه
» درخت آرزو
» طناب
» مصاحبه مجید شاکری و صفورایالوردی با باشگاه خبرنگاران
» تن خسته
» سفارش کتاب گزیده اشعار مجید شاکری حسین آباد
» سراب
» خداحافظ مادر3
» نارفیق
» حکایت تهمت ناروا
» عمر بی حاصل
» حکایت زن زناکارو سگ باوفا
» امواج غم
» متن مصاحبه با نشریه کوثرانه
» متن مصاحبه با نشریه آستان قدس
» روداشک
» غمنامه
» طلب مرگ
» خداحافظ مادر2


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد


پيوندها


zhale مهتاب هانیه ژاله جون ~*پادشاه آواز عشق*~پریسا حیدری~ معصومه مجنونی نویددانایی هوشیار آرمین عبدهو شیوا آرام فرشباف زندگی نسیم شرق طلعت خیاط پیشه مریم رئیسی اردلی آوا زهرا امینی آمنه رمضانی پویا نجات فر افلاک روزانه ها دختری از ساری وحیدنهال پروری بهترين و زيباترين اشعار فارسي سجاد صادقي موسسه پیام بهبودی صدرا انتشارات آرنا محمد محسن خادم پور هادی صمدپور محمدسهیلی نیا شاعرانه ( میلاد ) فرنگیس رزمی نژاد صبا مینا توکلی ایمان فخار استاد کریم لقمانی هادی بیابانی ملینا وبلاگ زهرا امینی غزلهای بانوی آسمان محمد معصومی مهنازچالاکی طاهره بهمنی استاد مازیار نظربیگی آرزوپناهی ایمان فخار افسانه واقعی سمانه و علیرضا مریم وزیری فاطمه جهانباز نژاد اشعار الهام نامداری ایمان فخار آناهیتا مقیمیان الهام نامداری سید حسن حسینی تیل آباد دلنوشته هاي بانوآسمان عبدالحسین انصاری لیلا ابریشمی داوود باقرزاده عمادبهاری بهرام خزایی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان چهارپاره و غزل و آدرس majidshakeri.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

پيوندهاي روزانه


 

فال حافظ

جوک و اس ام اس

قالب های نازترین

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

طراح قالب

Power By:LoxBlog.Com & NazTarin.Com